برای قصه های نرفته در خواب کودکی ام قرار است لالائی بخوانم برای تو یک بغل آرزو میکنم
درباره من
کودکی ۲۶ساله متولد یک ماه سوزان جنوبی و یک سال بارانی نامم را از مادرم بپرسید و شهرتم پدرم بود که مرد.توی همین شهر زندگی میکنم کنار خواهران و مادرانم . و...
ادامه...